چرخه زیستی حیات ما به شکل ظاهری سادهای تعریف میشود: تولد، زندگی و سپس مرگ. پایان. اما با بررسی پیشرفتهتر و دقیقتر و نگاه به سطح سلولی، واقعیت کمی پیچیدهتر و جالبتر میشود. برخی محققان باور دارند که سلولهای ما نه تنها موجودات زندهی سادهای نیستند، بلکه نوعی آگاهی دارند و بین زندگی و مرگ، حالت سومی وجود دارد که به طور سنتی از نظر علمی مورد غفلت قرار گرفته است.
طبق این دیدگاه جدید، این «حالت سوم» نوعی وضعیت زیستی است که سلولها را در فضایی قرار میدهد که نه کاملاً زنده محسوب میشوند و نه کاملاً مرده، بلکه در میانهای میان این دو حالت قرار دارند. این یافتهها دیدگاههای کلاسیک درباره مرگ و زندگی را به چالش کشیده و میتواند پیامدهای بزرگی در علوم زیستی، پزشکی و حتی فلسفه داشته باشد.
این رویکرد به ویژه از طریق مطالعات روی زنوباتها (Xenobots) که رباتهایی زنده و ساخته شده از سلولهای زنده هستند، مورد توجه قرار گرفته است. این موجودات زندهی شبهرباتیک نشان دادهاند که سلولها توانایی همکاری، تصمیمگیری و واکنش به محیط پیرامون را دارند، که از شاخصهای اولیه آگاهی به شمار میرود. یافتههای تازه نشان میدهد که سلولها نمیتوانند تنها به عنوان قطعات منفصل و بیاراده در نظر گرفته شوند بلکه ممکن است نوعی هوشمندی اولیه یا خودآگاهی سلولی داشته باشند.
اگر این فرضیه تایید شود، میتواند انقلابی در زمینه پزشکی ایجاد کند، بهخصوص در درمان بیماریها و درک بهتر فرآیندهای مرگ سلولی. همچنین میتواند چارچوبهای علمی درباره زندگی را بهکلی تغییر دهد و موجب اصلاح نظریههای مرسوم در رابطه با آغاز و پایان حیات سلولی شود.
این نظریه همچنین پرسشهای جدیدی درباره معنای خودآگاهی و نحوه ارتباط آن با سیستمهای زیستی مطرح میکند و ممکن است منجر به توسعه فناوریهای نوینی در زیسترباتیک و هوشمندسازی سیستمهای زیستی شود. پژوهشهای بیشتر در این زمینه در حال انجام است و انتظار میرود در آینده نزدیک اطلاعات دقیقتری از ماهیت این حالت سوم و آگاهی سلولی منتشر شود.
منبع خبر: مشاهده منبع خبر



